• وبلاگ : روز واقعه
  • يادداشت : سوال ديگه! پيش مياد!!!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام

    در يك بيان ساده وشفاف مي توان گفت مدرك گرايي بيانگر گرايش جوانان به استفاده از يك سند تحصيلي به عنوان جوازي براي كار و پيشه است. چنين نگرشي به مدارك دانشگاهي در مقاطع مختلف، يك نگرش اعتباري است به اين معنا كه افراد به دانشگاه مي روند تا مدركي بگيرند و به آن افتخار كنند.
    گسترش چنين نگرشي در جامعه به مرور زمان مدرك گرايي را دامن مي زند. در اين صورت، كسي براي كسب معلومات و مهارت به دانشگاه نمي رود و انگيزه اي براي اينكه فرد صاحب تخصصي شود تا بتواند به جامعه خدمت كند وديگران از او منتفع شوند، باقي نمي ماند.
    نوع مدرك هم، مهم نيست . صرفاً اعتبار مدركي كه در هر رشته اي به دست مي آيد ، اهميت دارد. اين اعتبار، اعتبار صوري و شكلي است و اعتبار محتوايي نخواهد بود. در حقيقت اعتبار مدرك دركارايي آن است. اگر مدركي ، كارايي لازم را نداشته باشد، از اعتبار واقعي برخوردار نيست .

    به گفته ماكس وبر: كاركرد اصلي مدارس و مراكز آموزشي، تعليم و آموزش فرهنگهاي منزلتي خاص در داخل و خارج از كلاسهاي درس به متعلمان است. منظور از فرهنگهاي منزلتي چيست؟
    فرهنگهاي منزلتي، نوع خاصي از فرهنگ هستند كه در آنها، منزلت و حيثيت اجتماعي جايگزين هر چيز ديگري مي شود. مروج اصلي چنين فرهنگي، همان مدارس و مراكز نهادهاي آموزشي اند. در جامعه مدرك گرا، اين منزلت اجتماعي به مدرك تعلق مي گيرد. دارندگان مدرك در جامعه، خود را صاحب حرمت اجتماعي مي دانند. در حقيقت مدرك جايگزين تخصص واقعي مي شود. البته در بسياري از كشورهاي جهان سوم، اين مدرك است كه منزلت اجتماعي به همراه دارد. ولي در جوامعي مثل جامعه ما، كه دچار بحران مدرك گرايي است و افراد با انگيزه اي فراتر از بحث تخصص وخدمت به تحصيل نگاه مي كنند، حيثيت، شأن وموقعيت اجتماعي متعلق به مدرك ودر نتيجه دارنده مدرك است و نه دانايي بينش و مهارت مورد توجه نيست. امروزه، چنين نگرشي در جامعه ما در نهادهاي تعليم وتربيت به شدت رسوخ كرده است.